جدول جو
جدول جو

معنی کئی لر - جستجوی لغت در جدول جو

کئی لر
تقلید صدای گوزن به وسیله آلتی که از کدوی تزیینی ساخته شوداین
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کئیر
تصویر کئیر
کهیر، عارضه ای که به سبب آلرژی نسبت به بعضی مواد غذایی، سرم های تزریقی یا داروها به طور ناگهانی به صورت برآمدگی های سرخ رنگ و خارش دار در پوست بدن ظاهر می شود
فرهنگ فارسی عمید
(عَ لُ)
امیر علی لر، ابن بدر بن شجاع الدین خورشید بن ابی بکر. وی از امیرزادگان لر کوچک (لرستان) بود که مخلوطی از کردان آسیای صغیر و لران ایرانی بودند و در حدود بین عراق عجم و عراق عرب میزیستند. و نخستین امیر آنان شجاع الدین خورشید بن ابوبکر بود که از 580تا 621 هجری قمری حکومت کرد. این امیر علی نوۀ شجاع الدین بود و چون پدرش بدر به توطئۀ سیف الدین رستم کشته شده بود، او نیز به کمک شرف الدین ابوبکر برادر سیف الدین، سیف الدین رستم را به قتل رساند و شرف الدین به جای وی نشست. اما امیرعلی بعد از مدتی به دست عزالدین گرشاسف برادر سیف الدین رستم و شرف الدین ابوبکر کشته شد. (از تاریخ مفصل ایران، مغول، عباس اقبال)
لغت نامه دهخدا
(لَ)
کی رن. یکی از ولایات شمال شرقی کشور چین است که 2550000 تن سکنه دارد و مرکز آن شهر چانگ چوئن است. در این ولایت شهری هم به همین نام وجود دارد که جمعیت آن بالغ بر 512000 تن است. (از لاروس)
لغت نامه دهخدا
(کُ)
دهی از دهستان قشلاقات است که در بخش قیدار شهرستان زنجان واقع است و 101 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
تصویری از کپی یر
تصویر کپی یر
فرانسوی رو نویسی، رو نگاری
فرهنگ لغت هوشیار
بیماری پوستی که بعلت آلرژی نسبت به بعضی از مواد غذائی یا سرومهای تزریقی در پوست بدن ظاهر می شود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کی سر
تصویر کی سر
فرانسوی آبفشان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کئیر
تصویر کئیر
((کَ))
کهیر، نوعی بیماری پوستی که در اثر حساسیت نسبت به بعضی غذاها و داروها به وجود می آید و آن برآمدگی هایی سرخ رنگ و خارش دار در پوست است
فرهنگ فارسی معین
بوته ی کدو
فرهنگ گویش مازندرانی
کدوپز، آشپزخانه دار
فرهنگ گویش مازندرانی
بوته ی کدو
فرهنگ گویش مازندرانی
ته چین کدو حلوایی که مواد آن برنج، ناردان، رب، پیاز، مغز گردو، روغن، زرشک
فرهنگ گویش مازندرانی
جوانه ی بوته ی کدوقسمت انتهایی بوته ی کدو که در آش ریزند
فرهنگ گویش مازندرانی
کدوی خشکیده
فرهنگ گویش مازندرانی
از ادوات مربوط به رشتن پشم، به درازا کشاندن گریه، صحبت و
فرهنگ گویش مازندرانی
ته چین کدوپلویی که با کدو پخته شود
فرهنگ گویش مازندرانی
خورشت کدو
فرهنگ گویش مازندرانی
مرتعی در روستای لاشک شهرستان نوشهر
فرهنگ گویش مازندرانی
کشت زاری نزدیک روستای کردیچال کلاردشت، بالا تپه، بالای بلندی
فرهنگ گویش مازندرانی
روستایی در کلاردشت واقع در منطقه ی چالوس
فرهنگ گویش مازندرانی